Tuesday, August 27, 2013

WCP:BORGES GOES BLIND

Nadie rebaje a lágrima o reproche
esta declaración de la maestría
de Dios, que con magnífica ironía
me dio a la vez los libros y la noche.


کم کم 
تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت .
اینکه عشق
تکیه کردن نیست 
و رفاقت
اطمینان خاطر !
و یاد میگیری که بوسه ها قرار داد نیستند 
و هدیه ها
عهد و پیمان معنی نمیــــدهند !
و شکست هایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت ...
با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه .
و یاد میگیری که
همه ی راه هایت را هم امروز بسازی 
که خاک فردا برای خیالها مطمئن نیست .
و آینده
امکانی برای سقوط به میانه ی نزاع در خود دارد .
کم کم یاد میگیری
که حتی نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری 
بعد 
باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی
به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد .
و یاد میگیری که
میتوانی تحمل کنی 
که محکم هستی 
که خیلی می ارزی !
و می آموزی و می آموزی
با هر " خداحافظی "
یاد می گیری .
No one should read self-pity or reproach
Into this statement of the majesty
Of God; who with such splendid irony,
Granted me books and night at one touch

No comments:

Post a Comment